نامه ای برای شما که آینه ام هستی
بیشتر از 4 بار این اتفاق افتاده. هر بار به سراغ لینک هام میرم و اسمش رو از لینک دوستانم حذف می کنم. بعد از مدتی دلم برایش تنگ میشود غصه ام می گیرد و دوباره مثل بچه ها دزدکی و زیر چشمی پست هایش را می خوانم درد دارد دردهایش!!. مثل خودم است. انگار خودم است ولی آنچنان می نویسد که آتش به جان و دلم می اندازد. آنقدر غم را محکم به گلویم می فشارد که تکه تکه می شوم و دوباره جمع می شوم. دوباره می خوانمش و دوباره حالم بد می شود. با هر نوشته اش می نشینم و ها های بحال خودم و خودش می گریم. دردهایش آشناست با دردهایم ولی با دردهایش درد کشیدن ، می بلعد همه آنچه را که در خودم جمع کرده ام. باز می گویم آیدا دیوانه!! مگر قرار نبود که دیگر نخوانی اش. ...